به گزارش خبرگزاری مهر، سخن گفتن از وطن، در مورد خاص «ایران»، وضعیت پیچیده ای پیدا کرده است. در حالی که وطن خودش یک مفهوم سیاسی است، در مورد خاص ایران، ما با خوانشی از وطن روبرو هستیم که اساسا فرهنگی و متمرکز بر آداب و رسوم و مناسک آیینی و اسطوره ای است. هرچند رژیم پهلوی تمایل داشت که این مفهوم فرهنگی را به طریقی، به سیاست مطلوب خودش وصل کند و از آن در سیاست، نیرو بگیرد، اما همان موقع نیز ایران، تا حدزیادی یک مفهوم پیراستۀ فرهنگی-اسطوره ای باقی ماند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی، تلقی خاصی از مفهوم «تعلق» در سیاست، شکل گرفت که با درکی برآمده از آموزه های اسلامی، «امت» را ساخت. به این ترتیب، مفهوم ایران، به همان وضعیت پیراستۀ فرهنگی خودش فروغلطید و آپاراتوس سیاسی جمهوری اسلامی به نادیده گرفتن میراث کهن ایرانی و بلکه نابود کردن آن میراث، متهم شد. با تحولات سیاسی جدید در منطقه جنوب غرب آسیا و ظهور جریانهای تروریستی و ناامنی در همسایگی ما، بار دیگر مسئلۀ ایران به میان آمده است. اینبار اما گویا طرح جدیدی از «ایران» در میان است که آن را نامی برای «سرزمین» قرار می دهد. حالا ایران، مرزی است که داریم و حفظ امنیت آن وظیفۀ انسانی، سیاسی و بلکه دینی ماست.
در گفتوگوی علیرضا سمیعی و منوچهر آشتیانی، این پرسش به میان میآید که آیا این تلقی جدید از وطن- به مثابه سرزمین- برآمده از تلقی جدیدی از سیاست در جمهوری اسلامی است؟ آینده آن چیست و آیا میتواند واقعا در نسبت با تلقی باستانی-فرهنگی از وطن(ایران باستان) و تلقی ایمانی از وطن(امت)، شانسی برای ماندگاری داشته باشد؟ آیا درک جدید از وطن در میان است که میتواند ایران و اسلام را ذیل سیاست و سرزمین،همافق سازد و آیندهای تازه و متفاوت برای انقلاب اسلامی رقم بزند؟ دکتر آشتیانی، هر چند این همافقی هرمونتیک میان اسلام و ایران را یک ضرورت غیر قابل اجتناب میداند و معتقد است جمهوری اسلامی قدم در همین راه نهاده، اما باور دارد راه ما به سوی این مقصد، از تعمق فکری و فرهنگی در میراثگذشته و رسیدن به سامانی نظری در اینباره می گذرد و سیاست روز صرفا میتواند میوههای آن را بچیند.
فیلم این گفتگو را در اینجا ببینید.
نظر شما